تحولات منطقه

با قوت گرفتن احتمال انتقال منابع مرکز امور توانبخشی نابینایان و کم بینایان رودکی به کتابخانه ملی، خزان این مجموعه با قدمتی ۵۰ ساله فرا رسیده است و جامعه نابینایان کشور که پیشرفت علمی‌خود را مدیون این مرکز می‌دانند نسبت به تبعات این انتقال، نگران و معترضند.

بوی جوی مولیان نمی‌آید همی!
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

قدس آنلاین: مرکز رودکی واقع در خیابان ظهیرالاسلام تهران در تمام‌این سالها به نوعی پاتوق فرهنگی و علمی‌جامعه نابینایان بوده و تولید کتب بریل و گویا و توزیع ‌این منابع را در سراسر کشور بر عهده داشته و در دهه ۸۰ به بخش غیردولتی و موسسه خیریه «ریحانه» واگذار شده امااین واگذاری برای رودکی خوش یمن نبود و به دلیل طرح انتقادات متعدد، مجدداً به سازمان بهزیستی بازگردانده شد. امروز اما به نظر می‌رسد با توافق سازمان بهزیستی و کتابخانه ملی، رودکی تعطیل خواهد شد و ازاین پس نابینایان باید برای استفاده ازاین منابع به کتابخانه ملی مراجعه کنند.

هرچند معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی برای انتقال منابع استدلال‌های خود را ارائه کرده اما ‌این استدلال‌ها از سوی نخبگان نابینا قابل پذیرش نیست و افول قطعی مرکز رودکی را در پی خواهد داشت.

 وعده بهزیستی و کتابخانه ملی برای انتقال بدون تبعات  

به گفته معاون امورتوانبخشی سازمان بهزیستی کشور، مرکز رودکی در دوره واگذاری طلایی‌ترین روزها را از سر گذرانده و از نظر تولید محتوا، چاپ منابع، ضبط کتاب گویا درخشان ظاهر شده اما به دلیل برخی جوسازی‌ها و به تعبیر وی مداخله‌های بی مورد مجددا به سازمان بهزیستی بازگردانده شده است.

محمد نفریه می‌گوید: در اواسط دهه ۸۰ بنا به تکلیف دولت برخی چارت‌های سازمانی از دستگاه‌ها خارج شدند و مرکز رودکی نیز مشمول‌این طرح شد و در حال حاضر در چارت سازمانی بهزیستی مرکزی به نام رودکی وجود ندارد بلکه یک ساختمان ضمیمه ستاد مرکزی به نام ساختمان ظهیرالاسلام داریم. بااین تفاسیر، ردیف‌ها برای پرسنل مرکز، "خاکستری" هستند و هر فرد که بازنشسته شود ردیفش نیز حذف می‌شود و اجازه استخدام مجدد یا به کارگیری نیروی جدید نیز وجود ندارد.

بر اساس اظهارات وی به دلیل‌اینکه اکثر نیروهای دولتی بازنشسته شده بودند، تعداد پرسنل کاهش یافت و  در حال حاضراین مرکز با ۲۰ نفر اداره می‌شود و کمترین بهره وری را دارد.

نفریه ادامه می‌دهد: از سویی با توجه به قدیمی ‌بودن ساختمان مرکز و واقع شدن آن در بافت فرسوده و همچنین دسترسی سخت نابینایان به‌این مرکز، به دنبال مناسب سازی و تعمیر مرکز بودیم که پس از مراجعه و پیگیری کارشناسان، مشخص شد که ساختمان قابل تعمیر نیست و لازم است صددرصد تخریب و بازسازی شود و با توجه به‌اینکه به عقب نشینی ۵ تا ۶ متری هم  نیاز است، تقریباً بسیاری از قسمت‌های مرکز از جمله مخزن کتاب‌ها نیز متاثر ازاین عقب نشینی خواهد شد. همچنین ساختمان مرکز، ناایمن و از نظر امکانات اطفای حریق نیز محدود است و با توجه به‌اینکه اکثر پرسنل مرکز را نابینایان تشکیل داده‌اند در صورت بروز حادثه جان پرسنل و همچنین مخزن کتاب‌ها در خطر نابودی است و به‌این ترتیب مرکز به سوی تعطیلی کامل کشیده می‌شود.

به گفته وی پیشنهادی مبنی بر همکاری با کتابخانه ملی مطرح شده بود که بر اساس تحقیقات نابینایان، در سایر کشورها هم نسخه‌هایی از منابع که به خط بریل چاپ می‌شوند در اختیار کتابخانه ملی کشورها قرار می‌گیرند و بر همین اساس قرار شد سالن رودکی با امکانات مخصوص نابینایان همچون برجسته نگار، بهدید و... در کتابخانه ملی پیش بینی و مخزن مناسب و استاندارد باایمنی زیاد برای نگهداری از آثار چاپ بریل و... به‌این امر اختصاص یابد ضمن ‌اینکه دغدغه‌های نابینایان برای تردد و بهسازی و مناسب سازی مسیر و ارسال پستی منابع به سراسر کشور هم مرتفع خواهد شد.

 وقتی کتابخانه ملی فقط "شو" برگزار کرده است

علیرغم ارائه توضیحات از سوی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، نخبگان نابینا در گفت‌وگو با قدس آنلاین‌این انتقال را به نوعی، فرار سازمان بهزیستی از وظایف ذاتی‌اش مبنی بر حمایت از جامعه نابینایان می‌دانند و معتقدند اولا در اساسنامه کتابخانه ملی مقوله‌ای به عنوان تولید و توزیع منابع مورد نیاز نابینایان وجود ندارد و هیچ تضمینی نیست با تغییر دولت‌ها، ارائه خدمات به نابینایان متوقف نشود، ثانیاً تردد به کتابخانه ملی و دسترسی به‌این سازمان حتی برای افراد بینا هم به آسانی و بدون خودروی شخصی با سختی‌هایی همراه است و نهایتا آن چه با چنین انتقالی به ذهن متبادر می‌شود بهره برداری اقتصادی و به تعبیری دست گذاشتن روی ساختمان رودکی در بافت بازار است.

پرستو ولدخان فوق لیسانس جامعه شناسی و مسؤول بخش نابینایان کتابخانه حسینیه ارشاد می‌گوید:  ۵۰ سال پیش که‌این همه نابینای تحصیل کرده در کشور نداشتیم به ‌این نتیجه رسیده‌اند که‌این مرکز فرهنگی جامع و کتابخانه راایجاد کنند اما امروز که  طیف گسترده‌ای از نابینایان از منابع‌این مرکز استفاده می‌کنند قرار است تعطیلش کنند! امروز کتابخانه‌های کوچک و محدود دیگری مانند کتابخانه حسینیه ارشاد هم فعالیت‌هایی برای ارائه منابع به نابینایان انجام می‌دهند اما هیچ یک تعهد قانونی برای ارائه ‌این خدمات ندارند و اصولا در اساسنامه‌این کتابخانه‌ها چنین موردی ذکر نشده  است همان طور که کتابخانه ملی علیرغم منابع و امکانات زیاد، چنین تعهدی برای ارسال و ارائه کتاب به نابینایان سراسر کشور ندارد و ممکن است روزی به‌این نتیجه برسد که نمی‌خواهداین خدمات را ارائه کند. تجربه نشان داده کتابخانه ملی دراین سال‌ها هیچ کارنامه قابل دفاعی برای ارائه خدمات به نابینایان نداشته و چند فعالیت در حد جشنواره و یا جایزه و در واقع "شو" از خود بر جای گذاشته است. کمترین انتظاری که می‌شد از کتابخانه ملی داشت و جزو وظایف قطعی‌این کتابخانه هم هست و مرجعیت و صلاحیت ‌این کار را دارد، ‌این بود که پایگاه اطلاعاتی جامعی برای ارائه کتاب‌هایی که تاکنون توسط مراکز مختلف تهیه شده‌ایجاد کند اما ‌این کار را تاکنون انجام نداده است. واقعیت‌این است که دراین ۵ دهه انباشت تجربه و دانشی در رودکی صورت گرفته و اساساً واگذاری چنین مرکزی به بخش خصوصی موضوعیتی نداشته است چون قرار نیست سوددهی داشته باشد و اتفاقاً دولت  و معاونت توانبخشی باید برای‌این مرکز هزینه کند.

 مناسب سازی معابر فقط چسباندن موزاییک نیست

رضا فکری کارشناس ارشد ادبیات فارسی و دبیر آموزش و پروروش هم می‌گوید: بسیاری از منابع رودکی و به خصوص منابع بریل، تک نسخه هستند و انتقال آن به کتابخانه ملی عملاً به معنی تعطیلی رودکی و از دسترس خارج شدن‌این کتابهاست. حتی افراد بینا هم بدون خودرو شخصی نمی‌توانند به آسانی به کتابخانه ملی تردد کنند واینکه وعده مناسب سازی محیط و فضا داده شده هم محقق نمی‌شود و مناسب سازی درایران به چسباندن چند موزاییک محدود شده است که سهولت دسترسی راایجاد نمی‌کند. انتقال منابع رودکی به کتابخانه ملی به معنی توقف تولید و توزیع کتب ویژه نابینایان است. سازمان بهزستی که از ۵ سال پیش دوباره رودکی را پس گرفته نه تنها کار مفیدی برای ارتقای مرکز انجام نداده بلکه خرابکاری کرده و تعداد نیروها را به یک سوم کاهش داده است.‌این‌ها به معنی پاک کردن صورت مساله و فرار از وظیفه ذاتی سازمان بهزیستی است و البته جای تعجب است که چرا سازمان کتابخانه ملی بدون هیچ تخصص و تجربه‌ای بااین انتقال موافقت کرده است! هیچ تضمینی نیست با تغییر دولت‌ها و مدیران، کتابخانه ملی بخواهد به نابینان خدمات ارائه دهد. چنین شرایطی به معنی بلاتکلیف کردن نابینایان است. متأسفیم که شخص معاون توانبخشی یک پزشک است که اطلاعات درستی در مورد مرکز رودکی ندارد و به نابودی رودکی کمر بسته  است.

برای زمین رودکی نقشه دارند

فرهاد صبوری فر دکترای تاریخ و عضو هیأت علمی‌دانشگاه اراک هم دغدغه خود را از ‌این انتقال چنین بیان می‌کند: قبل ازاینکه هیأت علمی‌ دانشگاه شوم، ۹ سال مسؤول بخش تولید کتاب گویا در رودکی بودم. ‌این دوستان دارند معامله می‌کنند. انتقال منابع که حاصل زحمات سالهای سال است، به کتابخانه ملی نوعی گروگانگیری است! مرکز رودکی یک میراث فرهنگی، ملی و یگانه است لذا باید حفظ شود نه نابود! دراین ۵ دهه هیچ نابینایی در کشور نیست که به جایی رسیده اما از امکانات و منابع رودکی استفاده نکرده باشد.

وی ادامه می‌دهد: به نظر می‌رسداین دوستان یا قدر و ارزش رودکی را نمی‌دانند یا خودشان را به تجاهل زده‌اند. ما به فراخور رشته تحصیلی، تحلیل گفتمان بلدیم و گمان می‌کنیم بهزیستی برای زمین رودکی نقشه کشیده چون حرف‌های ناصواب می‌زنند و اصولا کارشناسی نشده اظهار نظر می‌کنند. ۱۲ سال پیش بررسی و اعلام شد برای تولید هر کتاب گویا ۱۰۰  هزار تومان هزینه می‌شود و حالا که ۱۰۰ هزار کتاب گویا در رودکی تولید شده‌ایا همچنان بایداین مرکز را کم اهمیت جلوه داد و به راحتی نابودش کرد؟! رودکی فقط یک کتابخانه نیست بلکه یک مرکز تولید است اما به خاطر اشتباهات بهزیستی به کما رفته و حالا دارند با انتقال منابع، تیر خلاص را به‌این بیمار به کما رفته می‌زنند.  من به عنوان یک نابینا که دو مدرک فوق لیسانس دارم و دکترا هم گرفته‌ام در ۲۰ سال گذشته کمتر از ۱۰ بار به کتابخانه ملی رفته‌ام و اصولاً فضا و محل کتابخانه ملی برای افراد بینا هم مشکل زاست. قرار نیست منابع رودکی را انبار کنند. ۶ هزار عنوان کتاب بریل داریم که تک نسخه هستند و متعجبم که چطور خانم بروجردی رئیس کتابخانه ملی که در ابتدا باید کتابداری بلد باشد نمی‌داند که کتب بریل اگر به درستی حمل و نگهداری نشوند پاک خواهند شد! ما معتقدیم کتابخانه ملی به نوعی دراین انتقال دلالی می‌کند واین مرکز هویتی و علمی‌نابینایان در خطر نابودی است. از مراجع قضایی درخواست داریم به‌این مقوله ورود کند و اجازه ندهد چنین گنجینه‌ای نابود شود.

کتابخانه ملی فقط ۲۳۸ عضو نابینا دارد

صادق عباسی دانشجوی که دکترای علوم قران و حدیت دانشگاه تربیت مدرس و بررسی کننده فعلی کتب گویای مرکز رودکی است، هم نسبت به تبعات انتقال منابع رودکی به کتابخانه ملی نگران است.

او می‌گوید: وظیفه کتابخانه ملی مبتنی بر اساسنامه، نگهداری منابع است و از نظر تولید و توزیع، منع قانونی دارد. واقعیت‌این است که با حذف چارت رودکی در سازمات بهزیستی‌این سازمان نمی‌داند چه کند. بخشی از کارهای رودکی حاکمیتی است و به منافع جامعه هدف در توزیع و نشر باید حفظ شود لذا نبایداین مرکز اصولا واگذار می‌شد. اگر حقیقتا بحث‌ایمن نبودن ساختمان مطرح است می‌توان کتب رودکی را به ساختمانی دیگر منتقل کرد تا ساختمان اصلی باسازی شود. نابینایان در محدوده کتابخانه ملی و با توجه به مشکلات و ناامنی مترو حقانی حتما باید از عابران بینا کمک بگیرند و اصولاً آن محدوده برای تردد نابینایان ساخته نشده است. کتابخانه ملی حدود ۱۵ سال پیش بخش نابینایان را راه‌اندازی کرده که فقط ۲۳۸ عضو دارد و به نظر می‌رسد همین تعداد هم عضو تشریفاتی هستند و ترددی ندارند. حتی برای من که بدون رفتن به آن جا کارت عضویت صادر کرده‌اند! همین امروز رودکی برای ارسال کتب و منابع به سراسر کشور با پست مشکلاتی دارد و گاهی بسته‌ها گم می‌شوند و ما مجبور شده‌ایم در مواردی با پست سفارشی کار کنیم. حالا چه تضمینی هست کتابخانه ملی بتوانداین پروسه را به درستی انجام دهد؟

      

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسینی ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۰
    0 0
    سلام .به نوبه خودم از تهیه کننده این گزارش وقدس‌آنلاین تشکر میکنم که یکی از هزاران مشکل نابینایان عزیز را پیگیری وانعکاس دادند . من ‌هم دوستان نابینایی دارم که وقتی پای صحبتشان می‌نشینی تازه متوجه میشوی که متأسفانه مسئولین نه‌تنها کمترین توجهی به رفع مشکلات این عزیزان با استعداد و فرهیخته ندارند بلکه با تصمیمات غلط و نسنجیده اینچنینی بر مصائب این عزیزان می‌افزایند